چراغ ها را من خاموش می کنم، رمانی پر خواننده از نویسنده شناخته شده ایرانی، "زویا پیرزاد" است. او که خود از خانواده ای ارمنی است تا کنون رمان و داستان های کوتاه پرخواننده ای را به نگارش در آورده است. در این میان رمان "چراغ ها را من خاموش می کنم" که در سال 80 به انتشار رسید، نه تنها در ایران، بلکه در خارج از کشور نیز بسیار با استقبال رو به رو شد.
این کتاب تا کنون به زبان های فرانسوی، آلمانی، ترکی و همچنین زبان چینی ترجمه شده است.
"شین ای مینگ" استاد ادبیات فارسی دانشگاه پکن، مترجم این کتاب به زبان چینی است. او که چندین بار به منظور تحصیل و پژوهش به ایران سفر کرده، بسیار به فرهنگ این کشور علاقه مند شده است. از نظر او تاریخ، فلسفه و موسیقی و ... ایران بسیار غنی است و امروزه نیز فیلم های ایرانی و ادبیات فارسی که در دنیا معروف است از فرهنگ غنی ایران جداشدنی نیست.
علاقه مندی های این استاد به ایران، سبب نزدیکی بیشتر او به فرهنگ و ادبیات این کشور شده و او را مصمم به ترجمه کتابی فارسی کرد.
بنابراین با معرفی استاد "مو هونگ ین" از اساتید زبان و ادبیات فارسی، با "زویا پیرزاد" و رمان "چراغ ها را من خاموش می کنم" آشنا شده و این کتاب پر خواننده را برای ترجمه انتخاب کرد. چرا که به باور او خوانندگان چینی تا پیش از چاپ این کتاب، با ادبیات معاصر ایران آشنایی نداشته ویا کم تر آشنایی داشته اند، به اعتقاد او علاقه مندان ادبیات ایران تنها با بزرگانی چون، صادق هدایت و یا بزرگ علوی که مربوط به لااقل هفتاد سال پیش از این دوره بوده اند آشنایی دارند. این نکته سبب می شود که او برای ترجمه کتاب احساس وظیفه کرده و به منظور آشنایی بیشتر علاقه مندان چینی شروع به ترجمه کند. از طرف دیگر به نظر این مترجم، کتاب من چراغ ها را خاموش می کنم نمونه ای مناسب است برای نمایان ساختن ادبیات معاصر ایران. چرا که این کتاب که تاکنون به چند زبان ترجمه شده تا به امروز بیش از سی بار تجدید چاپ شده و جوایز مهم بسیار از جمله جایزه ادبی بنیاد گلشیری را دریافت کرده است.
در هر حال ترجمه کتاب آغاز می شود، اما داستان کتاب باز می گردد به دهه ۱۳۴۰ در محله بوارده آبادان. راوی این داستان، زنی ارمنی است به نام "کلاریس" که از روابط خانوادگی خویش، فرزندان دو قلو و دنیای عاطفی آن ها و از همسایههایش سخن می گوید. موضوع اصلی این داستان یکنواخت بودن زندگی یک زن خانه دار و خستگی از این روند و دل بستن به مرد همسایه ای است که فکر می کند دنیای بهتری برای او به ارمغان خواهد آورد و در موازات آن گریزی زده می شود به اوضاع سیاسی آن موقع و تفکرات اجتماعی مردم در آن سال ها.