نگاهی به نقش محوری چین در سازمان همکاری شانگهای
«سازمان همکاری شانگهای» ابتدا در سال ۱۹۹۶ با مشارکت روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان تحت عنوان «شانگهای ۵» تاسیس شد و در سال ۲۰۰۱ با پیوستن ازبکستان به سازمان همکاری شانگهای تغییر نام داد.
این سازمان به منظور ترویج و توسعه همکاریهای منطقهای، دوستی بین اعضا، ترویج همکاریهای مؤثر سیاسی، علمی، فرهنگی، حوزههای آموزشی، انرژی، حمل و نقل، محیط زیست، مقابله با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی در شانگهای چین تأسیس شد. سازمان شانگهای نه تنها درصدد حل مشکلات کشورهای عضو میباشد، بلکه به نظر میرسد در تلاش است برای احیای ابرقدرتی شرق و مقابله با توسعهطلبیهای ایالات متحده گامهای بلندی بردارد.
مهمترین و شاید اصلی ترین اهداف و برنامههای سازمان همکاری شانگهای را بتوان در سه حوزه تجارت، همکاری های بانکی و همکاریهای فرهنگی قلمداد کرد؛ اما بی شک این سازمان تاکنون خود را از ورود به مباحث امنیتی و نظامی حفظ کرده و در اساسنامه این سازمان نیز بر بی طرفی و غیر نظامی بودن خود تاکید کرده است.
امتیاز سرزمینی، بالغ بر بیش از ۳۵ میلیون کیلومتر مربع برابر با حدود یک چهارم خشکی کره زمین و امتیاز جمعیتی، بیش از ۳ میلیارد و ۱۵۰ میلیون نفر، شانگهای به جایی رسیده که معروف شده که این مجموعه بزرگترین تولید کننده و همزمان مصرف کننده انرژی جهان است.
در حوزه اقتصاد، اعضای سازمان شانگهای حدود یک سوم تولید ناخالص داخلی دنیا را در اختیار دارند و با گذشت زمان به احتمال زیاد از پنج قدرت اول اقتصادی دنیا دو کشور (چین و هند) عضو این سازمان خواهند بود. از نظر همکاری اقتصادی و تجاری، کل حجم کنونی اقتصادی سازمان همکاری شانگهای نزدیک به ۲۰ تریلیون دلار است که از ابتدای تاسیس آن بیش از ۱۳ برابر افزایش یافته است. حجم کل تجارت خارجی این نهاد هم به ۶.۶ تریلیون دلار رسیده که نسبت به ۲۰ سال پیش، ۱۰۰ برابر شده است.
به عبارت دیگر سازمان همکاری شانگهای با گردم هم آوردن کشورها از مناطق مختلف، با سطوح مختلف توسعه و از تمدنها و سنتهای مختلف، که اکنون حدود هشتاد درصد قلمرو اوراسیا و ۲۴ درصد تولید ناخالص جهانی را شامل میشود، در حال ایجاد یک گروه قدرتمند است.
ارزش اقتصادی این سازمان برای چین موضوعی حیاتی است. طرح «ابتکار کمربند و راه» نقطه عطف شکلدهی به نظم اقتصادی جدید و مستقل از آمریکا در منطقه آسیای مرکزی (به عنوان یکی از مناطق مورد توجه چین و روسیه برای شکل دهی به شراکت راهبردی با هدف جلوگیری از گسترش نفوذ آمریکا در این منطقه) به شمار میرود.
اهمیت سازمان شانگهای از نگاه رهبر چین
اما بیست و دومین نشست «شورای سران سازمان همکاری شانگهای» در شهر سمرقند در ازبکستان در حال برگزاری است و دو اتفاق مهم در این نشست افتاده است.
اول اینکه «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین برای نخستین بار پس از شیوع کووید در این نشست حضور یافت که نشان دهنده اهمیت سازمان همکاری شانگهای و نقش محوری چین در آن است.
رهبر چین در مقالهای که رسانههای مطرح ازبکستان در روز پنجشنبه به چاپ رسید، ابراز امیدواری کرد که سازمان همکاری شانگهای بتواند نقش پررنگتری در منطقه و فراتر از آن بازی کند.
وی در این مقاله نوشت: اطمینان دارم که با تلاشهای مشترک تمام طرفها، نشست سمرقند نتایج مثمرثمری به بار خواهد آورد و کمک بزرگی به ساخت حتی یک جامعه نزدیکتر سازمان همکاری شانگهای با آیندهای مشترک و برای صلح، ثبات، توعه و رفاه منطقه ما خواهد کرد.
شی جین پینگ، همچنین در نشست روز جمعه سران، با برشمردن مزیتهای این اجلاس در همکاریهای منطقهای گفت که این سازمان میتواند به تقویت کشورهای در حال توسعه ختم شود.
دوم اینکه پیوستن ایران به عنوان عضو جدید به سازمان همکاری شانگهای رسما اعلام شد.
به گفته «عماد آبشناس» کارشناس مسائل بینالملل در جهان امروزی امکان ندارد کشوری، هر چه قدر هم قدرتمند وتوانمند باشد، بدون ائتلاف با مجموعه دیگری از کشورهای همسو با خودش دوام بیاورد و قطعا گرگ ها به جان آن میافتند. بسیاری باور دارند که تلاش غربیها برای ایجاد جدایی میان ایران از یکطرف و روسیه و چین از طرف دیگر هم در همین راستا میباشد و دلیل حجمههای تبلیغاتی مرتبط با همکاریهای ایران و کشورهای روسیه و چین هم در همین راستاست. در واقع آنها میدانند هر چه قدر ارتباط و همکاری های ایران با روسیه و چین قویتر شود امکان آسیب زدن به ایران از طریق مجامع بین المللی که در اختیار آنها است بسیار سخت خواهد شد.
افزایش سریع نفوذ سازمان همکاری شانگهای گواه بر این حقیقت است که این سازمان از جانب کشورهای «کمربند اقتصادی جاده ابریشم» به عنوان یک حفاظ حیاتی برای عرفها و چندجانبهگرایی بینالمللی نگریسته میشود.
چرا چین در سازمان شانگهای نقش محوری دارد؟
چین امروزه چه برخی کشورها خوششان بیاید چه بدشان بیاید، اگر نگوییم اقتصاد برتر جهانی است، باید بگوییم دومین اقتصاد جهان را داراست. رشد ۱۰ درصدی اقتصاد طی ۳۰ سال گذشته، به چینی ها این فرصت را داده که جامعه جهانی را به شکل اقناعی متقاعد کنند که زمان یکه تازی غرب و آمریکا در موضوعات تجاری، مالی و پولی گذشته است.
تولید ناخالص داخلی چین در سال ۲۰۱۹ جهان را تکان داد، بطوری که رقم آن از ۱۴ تریلیون دلار هم گذشت و در سال ۲۰۲۰ هم باردیگر جهان را با حفظ رشد ۱۰ درصدی در شرایط کرونایی، غافلگیر کرد. حتی در سال ۲۰۲۱ هم با وجود پاندمی ناتمام کرونا رشد اقتصادی چین به جهان ثابت کرد که این کشور سالهای سال با وجود تمام چالشها حرفهای قابل توجهی در زمینه اقتصاد جهان خواهد داشت.
با نگاهی به اهداف سازمان همکاری شانگهای که عبارتند از تقویت اعتماد متقابل و حسن همجواری و دوستی، مقابله با تروریسم، قاچاق انسان و مواد مخدر، توسعه همکاریهای سیاسی-اقتصادی، حفظ صلح، ثبات و امنیت منطقه و حفظ ثبات در کشورهای عضو و قرار دادن آن در کنار پیشنهاد مهم رهبر چین در مجمع آسیایی «بوآئو» مبنی بر «ابتکار امنیت جهانی» در مییابیم سازمان شانگهای با وجود قلب تپندهاش یعنی چین روزهای نویدبخش و روشن بیشتری را در پی دارد چرا که شانگهای تبلور تلاش مجدانه رویکرد «ساخت آینده مشترک برای بشریت» است.