ناتو با بهانه چین نمیتواند «رویای آسیا-اقیانوسیه» خود را محقق کند
نشست سران «ناتو» از سه شنبه 9 جولای (19 تیر) در واشنگتن آغاز به کار کرده و تا پنجشنبه 11 جولای (21 تیر) ادامه خواهد داشت. امسال مصادف با هفتاد و پنچمین سالگرد تاسیس «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (NATO) است. به ادعای آمریکا، این «بلندپروازانهترین اجلاس از زمان پایان جنگ سرد» است. با این وجود، شبیه نشستهای ناتو طی سه سال گذشته، دستور کار رویداد واشنگتن چیز جدیدی نیست و همچنان «تقویت توانمندیهای نظامی، کمک به اوکراین و برنامه مشارکت جهانی» است.
«ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو در کنفرانس خبری پیش از این نشست گفت «ما باید همکاری نزدیکتری با شرکای خود در منطقه آسیا-اقیانوسیه» برای برخورد با چین و دیگر کشورها داشته باشیم. رسانههای به شکل گستردهای این اظهارنظر این گونه تفسیر کردند که ناتو از چین به عنوان بهانهای برای مداخله در منطقه آسیا-اقیانوسیه و حفظ هژمونی آمریکا استفاده میکند.
ناتو به عنوان میراث به جا مانده از جنگ سرد و بزرگترین گروه نظامی جهان، از زمان شکلگیری ابزاری برای آمریکا به منظور وارد شدن در تقابل ائتلافی و کنترل و مستثنی کردن دیگر کشورها بوده است. ناتو طی جنگ سرد تحت رهبری ایالات متحده، با کنترل کشورهای اروپای غربی به مهار شوروی سابق پرداخت.
ناتو پس از پایان جنگ سرد به وسیله کنترل کشورهای اروپایی، روسیه را به حاشیه راند. آمریکا طی دهه گذشته تمرکز راهبرد جهانی خود را به آسیا-اقیانوسیه تغییر داده و چین را یک رقیب راهبردی خود لحاظ کرده است. ناتو تلاش داشته نفوذ خود را در آسیا-اقیانوسیه گسترش دهد، امری که روند بسیار خطرناکی محسوب میشود.
دنیای خارج طی سالهای اخیر شاهد این بوده که در اجلاس ناتو، تحت رهبری آمریکا، بیانیههایی صادر شده که در آن «تهدید چین» بزرگنمایی و سعی شده چین را به یک «دشمن خیالی» تبدیل کند تا کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه را مجبور سازند جانب یک طرف را بگیرند؛ رهبران ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند به طور منظم در نشستهای ناتو شرکت کردهاند؛ ایالات متحده همچنین برخی اعضای ناتو را تحت فشار قرار داده تا موضوع «دریای جنوبی چین»، «تنگه تایوان» و مسائل به اصطلاح «آزادی دریانوردی» را تحریک کنند و به این ترتیب تقابل میان کشورهای آسیا-اقیانوسیه را دامن بزنند و راه را برای مداخله نظامی در امور آسیا-اقیانوسیه هموار کنند.
به ظاهر آمریکا مستمرا در حال ایجاد یک نسخه «آسیا-اقیانوسیهای» از ناتو است. اما در باطن، برای ناتو ایجاد یک «احاطه» مقابل چین در آسیا دشوار است چه رسد به مثلا معماری جدید امنیتی در منطقه آسیا-اقیانوسیه.
اولا، اکثریت گسترده کشورهای منطقه آسیا-اقیانوسیه ناتو را نمیپذیرند یا از آن استقبال نمیکنند. ناتو مدعی است که ائتلافی از ارزشهاست در حالی که کشورهای منطقه آسیا-اقیانوسیه نظامها و ویژگیهای تمدنی متنوع دارند که به این معناست که آنها ناتو را که ارزشهای غربی و برتر بودن نهادینه آن را ترویج میکند، نخواهند پذیرفت.
ایالات متحده، ناتو را به مثابه ابزاری راهبردی برای حفظ هژمونی میانگارد در حالی که اکثر قریب به اتفاق کشورهای منطقه آسیا-اقیانوسیه از هژمونی متنفرند و با آن مخالف و نمیپذیرند ناتو هژمونی را بر این منطقه تحمل کند.
ناتو از یک منظر کاربردی دارای تاریخچه طولانی ایجاد و تحریک جنگها پس از جنگ سرد است. درگیری روسیه-اوکراین در حال حاضر به درازا کشیده که به شکلی مستقیم با دمیدن مستمر ناتو به شعلههای این جنگ، ارتباط دارد. این واقعیت زنگ خطر را برای اکثریت کشورهای منطقه آسیا-اقیانوسیه به صدا در آورده است.
تصور اینکه بذر راهبرد ناتو در آسیا-اقیانوسیه بتواند در زمینی که کلا مخالف جنگ است و بر همکاریهای توسعهای تمرکز دارد، زنده بماند، دشوار است.
ثانیا، در درون ناتو نیز اعضای زیادی وجود دارند که مقابل «آسیا-اقیانوسیهسازی ناتو» مقاومت میکنند. اعضای اروپایی ناتو امیدوارند که ناتو بر مسائل امنیتی خود اروپا تمرکز کند. آنها بر این باورند که استفاده از منابعشان در منطقه آسیا-اقیانوسیه کارکرد امنیتی ناتو در اروپا را تضعیف خواهد کرد.
قدرتهای سنتی اروپا مثل آلمان و فرانسه و همچنین بیشتر کشوهایی که پس از جنگ سرد به ناتو پیوستند، ملاحظاتی را درباره حضور روزافزون ناتو در منطقه آسیا-اقیانوسیه دارند. «امانوئل ماکرون» رئیس جمهور فرانسه مکررا اظهار داشته که اروپا باید «خودمختاری راهبردی» خود را دنبال کند. او همچنین سال گذشته هشدار داد که ناتو نباید فراتر از اقیانوس اطلس شمالی گسترش یابد.
در عین حال با اینکه ناتو سعی در بزرگنمایی «تهدید چین» داشته، بیشتر اعضای آن روابط پایدار خود با چین را حفظ کرده و اکثریت کشورهای منطقه آسیا-اقیانوسیه نیز چین را لنگرگاه ثبات و رفاه منطقهای و حتی جهانی میدانند.
برای ژاپن، کره جنوبی، استرالیا و نیوزیلند که ناتو از آنها حمایت کرده دشوار است که از همکاری عملگرایانه با چین آن هم فقط برای تامین منافع خود با آمریکا دست بکشند.
هر اندازه که ناتو بزرگنمایی کند و جنجال به راه اندازد نمیتواند این حقیقت را کتمان کند که هم در داخل و هم از خارج به دام افتاده، چه رسد به این واقعیت که منبع تهدید برای ثبات جهانی است.
به اصطلاح راهبرد آسیا-اقیانوسیه ناتو طرحی برای تحریک جدایی، تقابل و حتی جنگ و در خدمت هژمونی ایالات متحده است. این مخالف روند تاریخی است و چیزی جز شکست و ناکامی در انتظار آن نیست.