ارتباط ترس آمریکا از توسعه چین با ادعای بیاساس «تهدید چین»
این رویکرد موفق قدرت گفتمانی و سلطه دیرینه غرب، به طور خاص آمریکا را متزلزل نموده و نتیجتا چالشی بزرگ را برای هژمونی واشنگتن به وجود آورده است.
فرض کنید مدل توسعه و مسیر مورد حمایت آمریکا دیگر یگانه مدلهای درست نیستند. در این صورت اساس هژمونی و نفوذ جهانی آن متزلزل خواهد شد.
وقتی برخی سیاستمداران آمریکایی مدعی میشوند که ایدئولوژی چین یک تهدید است، در واقع آنها در حال بهانه تراشی برای هژمونی واشنگتن هستند.
«نظم بینالمللی مبتنی بر قوانین» که در دهان سیاستمداران آمریکایی میچرخد در واقع نظمی است که در آن ایالات متحده قوانین را ایجاد و سایر کشورها مجبور به پیروی میکند. هر کشوری که سعی در به چالش کشیدن این نظم داشته باشد، صرفنظر از نیات آن، یک «تهدید ایدئولوژیکی» خوانده میشود.
چین یک مسیر توسعه برای خود برگزیده و به موفقیتی بزرگ دست یافته است. این موفقیت نباید دلیلی برای اهریمنانگاری آن باشد. اگر واشنگتن نمیتواند یک چین مرفه و با ثبات را بپذیرد و به رسمیت بشناسد و سعی دارد چین را به عنوان یک مخالف یا حتی دشمن ایالات متحده قلمداد کند، در واقع این تهدیدی برای صلح و توسعه جهان به حساب میآید.