درخشش شنای چین؛ تفسیر روشن روح المپیک
عملکرد رقابتی تیم شنای چین طی سالهای اخیر پیشرفتی چشمگیر داشته به طوری که آنها را قادر ساخته با نیرومندان سنتی شنا به رقابت بپردازند.
این موفقیت را میتوان ناشی از تمرینات علمی و منظم هر روزه و همچنین تجربه منتج از مسابقات بزرگ پشت سر هم ارزیابی کرد.
تیم شنای چین علیرغم عوامل حواسپرتی متعدد به پیشرفت استوار و پیوسته خود ادامه داده و تعجبی ندارد که آنها به موفقیتهای چشمگیر دست یافتهاند. بر اساس منطق برخی در غرب، وقتی ورزشکاران اروپایی و آمریکایی رکوردشکنی میکنند به عنوان پیشرفتی برای «پتانسیل بشری» قلمداد میشود اما وقتی ورزشکاران چینی رکوردی را میشکنند، به آن برچسب «از نظر بشری غیرممکن» میزنند. آیا این استاندارد دوگانه بیمعنی، نوعی نژادپرستی آشکار نیست؟
همچنین اتفاقی در رویدادهای شنای المپیک پاریس رخ داد. «لئون مارشان» شناگر فرانسوی که پیش از این به دلیل «دست ندادن با مربی چینی» درگیر جنجال شده بود، دو مرتبه با «جو جیگن» مربی چینی ملاقات و دادن توضیح و رد و بدل نمودن چند هدیه، عذرخواهی کرد.
رفتار او بازخورد مثبتی در شبکههای اجتماعی چین به همراه داشت و تحت عنوان «زیبا و متین» مورد ستایش قرار گرفت. ورزشکاران در دنیای رنگارنگ یاد میگیرند که تصویر خود و تیمشان را از طریق اخلاق ورزشی و حرفهگری خود نشان دهند.
در حالی که غرب زادگاه بیشتر ورزشهای مدرن است، سایر کشورها به سرعت در سطوح رقابتی و توسعه ورزشهای همگانی همگام آنها شدهاند.
غرب باید این تغییر را بپذیرد زیرا ورزش متعلق به کل بشریت است. همانگونه که «پیر دو کوبِرتَن» پدر المپیک مدرن، گفته «جوانان در سراسر جهان احترام به خود را فرا میگیرند و بنابراین تنوع ویژگیهای ملی منشأ رقابت سخاوتمندانه و دوستانه میشود.»
با اینکه برخی افراد و رسانهها در غرب همچنان مقابل این ایده مقاومت میکنند، اما در نهایت مجبور خواهند شد آن را بپذیرند.