فارسی

بهره گیری چین از ظرفیت های محلی برای توسعه

CMG2024-04-12 09:41:43
Share
Share this with Close
Messenger Pinterest LinkedIn

توسعه مرهون دانش است. توسعه نه امری فیزیکی است، نه مالی و نه حتی انسانی. برافراشتن سازه هایی از بتن و آهن و یا گسترش راه های جاده ای ارتباطی با توسعه ندارد. همانطور که کشورهایی در دنیا از همه لحاظ مجهزاند، ولی توسعه یافته به شمار نمی آیند چون دانش توسعه وجود ندارد و نمی توانند از ظرفیت ها و امکانات موجود استفاده کنند.

ممکن است افراد در جامعه ای نسبتا کم درآمد زندگی کنند ولی حس همبستگی و همکاری بین آن ها وجود داشته باشد. حضور در جمع و کار گروهی آن ها را اقناع کند و به افراد حس رضایت ببخشد. اگر چه زندگی این مردم، در الگوی رفاه مبنای محاسبه قرار نمی گیرد، اما این جامعه در مسیر توسعه است چون به دانش لازم برای توسعه یعنی کار جمعی رسیده است.

ممکن است در یک کشور توسعه یافته با آهن و بتن، به یکباره گروه هایی جدا شوند، مخالفت بورزند یا مهاجرت کنند و پراکنده شوند. شاید به ظاهر افزایش درآمد وجود دارد و سیمای جامعه در استاندارد کشورهای توسعه یافته است اما سرمایه های اجتماعی از بین می رود.

توسعه در جوامع غربی رفاه مادی را بالا برده، ولی نرخ خودکشی و پناه بردن به اعتیاد و دیگر آسیب های اجتماعی نیز به تبع آن افزایش پیدا کرده است. در الگوی اقتصادی توسعه باید نسبتی تنگاتنگ با مسائل اجتماعی برقرار کرد. توسعه امری همه جانبه است نمی توان جامعه مملو از آسیب های اجتماعی تصویر کرد ولی این اجتماع را تنها به خاطر پیشرفت های مادی اش توسعه یافته نامید.

سرعتی که جوامع جهان سوم در امر توسعه دارند، نیازمند نخبگانی است که بتوانند برنامه های ارائه شده را با این سرعت هماهنگ کنند وگرنه جامعه در مسیر توسعه از پا می افتد. دولت های توسعه بخش الگوهای موفق تری در اقتصاد توسعه هستند. چین یک نمونه از دولت های توسعه بخش است، چون سرعت حرکت زیاد است تا به توسعه برسند، اتوریته دولت به شکلی قوی بر روی جامعه مستولی است تا آسیب های اجتماعی امر توسعه به حداقل برسد.

در چین دانش توسعه وجود دارد، اتوریته وجود دارد و برای همین گسیختگی به وجود نمی آید. در حقیقت چین دولت رفاه توسعه بخش است. با قدرت تعاونی ها و با ظرفیت جوامع محلی وارد اقتصاد دانش شده است. دولت چین منظومه های روستایی اش را تقویت کرد و توسعه را از بخشی شروع کرد که تشنه کار و تولید است. در کشورهایی مثل کشور ما (ایران) توسعه را از شهر شروع می کنند که تشنه تنبلی، دلالی و واسطه گری است. جاده می کشیم تا توسعه ایجاد کرده باشیم و روستاییان را از مسیر آن جاده به شهرها می کشانیم تا در حاشیه شهرهای بزرگ سکونتگاه های غیر رسمی را گسترش داده باشیم، این توسعه نیست ولو اینکه ده ها برج میلاد از دل شهر بیرون آمده باشد.

12全文 2 下一页
Messenger Pinterest LinkedIn